در فوتبال ایران مقایسههای اقتصادی بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی ایران انجام میشود، انگار بخواهند فوتبال را از مناسبات دیگر اقتصادی در ایران جدا کنند، یک جدایی غیرممکن.
برای توجیه افزایش قیمت بازیکن در فوتبال ایران، قیمت بازیکنان در لیگ ستارگان قطر مثال زده میشود و در حالی که تنها چند بازیکن ایرانی فرصت بازی را در لیگ قطر هر فصل پیدا میکنند، بسیاری از ستارههای تیمهای ایرانی میخواهند بر مبنای نرخ بازیکن در لیگ قطر با باشگاه ایرانی قرارداد ببندند. اما شباهتی بین وضعیت اقتصادی باشگاه قطری و باشگاه ایرانی وجود ندارد. باشگاه ایرانی در حال ورشکستگی است و حجم بدهیهای استقلال و پرسپولیس به چند صد میلیارد تومان رسیده است، اما رقم قراردادها به ارقامی که باشگاه قطری برای قرارداد با یک بازیکن مشابه امضا میکند نزدیک میشود.
قطر میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ است و آخرین مثال از قدرتش در زیرساختهای ورزشی و اقتصادی برگزاری متمرکز بازیهای لیگ قهرمانان آسیا در اوج شیوع جهانی کروناست، کاری که از نگاه ایافسی، در کشور آسیایی دیگری ممکن به نظر نمیرسید و حتی رقابتهای منطقه شرق اینروزها در قطر برگزار میشود. این خود گویای فاصله قابل اعتنایی است که همخوانی قیمت بازیکنان در ایران و قطر را بیمعنا میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چین یکی از بازارهای مهم فوتبال در آسیاست. بیشباهت به لیگ ایران، با اقتصادی قدرتمند در فوتبال که باشگاههایش را تا استخدام مربیان ۱۵ میلیون یورویی پیش برده است، چیزی که در اقتصاد فوتبال ایران پرداخت نیمی از آن مبلغ در قرارداد مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی به معنای ورشکستگی فدراسیون فوتبال است. اما چین به دلیل وضعیت جدید اقتصادی باشگاههایش -بیتردید تحت تاثیر بحران شیوع کرونا- تصمیمات اقتصادی تازهای گرفته تا از این مرحله گذر کند. مرور این تجربیات به کار فوتبال ایران میآید.
تعیین سقف مبلغ قرارداد در سوپر لیگ چین از دو سال پیش بحثبرانگیز شده بود. باشگاههای چینی میتوانستند بازیکن خارجی را با سقف قرارداد سه میلیون یورو سالیانه -پس از کسر مالیات- استخدام کنند. سقف قرارداد برای بازیکنان چینی اما ۱.۲۸ میلیون یورو بود. در این دو سال، روشهایی در فوتبال چین توانست به دور زدن قانون سقف قراردادها منجر شود که تجربیات مشابه آن در فوتبال ایران نیز وجود داشت. اول این که باشگاهها همچنان بالاتر از سقف قرارداد به بازیکنان پرداخت میکنند و این مبالغ اضافه را به عنوان پاداش میپردازند و دوم این که با برخی بازیکنان خارجی، خارج از چین قراردادهایی بسته میشود و مبالغی با توجیه حق صدور رضایتنامه به باشگاه صوری پرداخت میکنند که نصیب بازیکن خواهد شد. به رغم کوشش باشگاههای چینی برای دور زدن قوانین، لیگ چین در تصمیمات جدید هم نظارتهای سختگیرانهتری در نظر گرفت و هم سقف دستمزد بازیکنان دوباره کاهش یافت. در روزهای اخیر سقف مبلغ قرارداد از سه میلیون یورو پس از کسر مالیات به سه میلیون یورو همراه با مالیات تغییر کرد. برای بازیکن چینی باید سقف دستمزد ۶۳۹ هزار یورو باشد.
تعیین سقف قرارداد با کارکرد فرضی کاهش دستمزد بازیکنان در ایران تجربه شده است، تجربهای ناموفق که هرگز نتوانست در قیمت بازیکنان تاثیری بگذارد و پروژهای ناکام در اقتصاد فوتبال ایران بود. باشگاهها خارج از قراردادهایی که ثبت میکردند، حواله واردات خودروی خارجی یا حواله آهن به بازیکنان میدادند و یا پولهایی را در قراردادهای داخلی بین بازیکن و باشگاه پرداخت میکردند. عجیب بود که باشگاههای دولتی ایرانی، خود قوانین را دور میزدند. ممنوعیت استخدام بازیکن و مربی خارجی در فصل جاری لیگ ایران نیز تصمیمی بر مبنای بحرانهای مالی باشگاههاست، تصمیمی که میخواهد با منع استخدام بازیکن و مربی خارجی مانع افزایش بدهیهای باشگاهها باشد اما کیفیت فوتبال ایران به خصوص بدون مربیان خارجی نزول خواهد کرد. قرارداد با مربیان و بازیکنان خارجی اگرچه بدهیهای بزرگی را برای باشگاهها پدید آورده اما بسیاری از تحولات فوتبال ایران با حضور آنها رقم خورده است و این انکارشدنی نیست.
در فوتبال چین هدف از این که سقف دستمزد بازیکنان چینی به نیمی از سقف قرارداد در دو فصل گذشته تبدیل شده، ایجاد انگیزه برای حضور بازیکنان چینی در فوتبال اروپاست. این حضور میتواند به کیفیت فوتبال ملی چین در آینده کمک کند و نسلی از بازیکنان چینی را دست کم با هدف درآمد بیشتر به اروپا بفرستد. البته با کاهش دستمزدها، ستارههای خارجی کمتر از گذشته برای حضور در لیگ چین رغبت نشان میدهند و بازیکنان جوان بومی شانس بیشتری برای تجربههای حرفهای خواهند داشت.
در فدراسیون فوتبال ایران گروههای کارشناسی برای بررسی موشکافانه موضوعات با شناخت دقیق از نیازهای هر مقطع وجود ندارد و این فوتبال ایران را از تصمیماتی که بتواند آینده بهتری را بسازد، محروم میکند. فوتبال به تصمیمات بزرگ و اجرای دقیق نیاز دارد، چه برای جراحیها در اقتصاد فوتبال و چه برای جراحیهای فنی. اما فدراسیون فوتبال ایران مجمع کارشناسان نیست و کارکرد فکری برای فوتبال ایران ندارد که تحرکات جهانی و قارهای فوتبال را شناسایی کند، به وارسی خود بنشیند و برای امروز و فردا راههای تازه پیدا کند. حتی تصمیماتی مثل ممنوعیت قرارداد با بازیکنان و مربیان خارجی تحت تاثیر جو و اخبار سرسامآور بدهیهای باشگاهها گرفته شد، نه در پی یک موقعیتسنجی و آیندهنگری.